یار دل

دردو دل

یار دل

دردو دل

گاهی می اندیشم به تو

دیگرنمی دانم چرا.دل در کمین شیشه هاست


جان ودل من برده ای. اما تنم از تو جداست
روزی که تو کردی سفر.گفتم که از ره می رسی
من مانده م و صد انتظار .با حسرت و دلواپسی
گاهی می اندیشم به تو . وقتی که قلبم خسته است
صد اسمان در پیش روست امااما دو بالم بسته است.
گاهی می اندیشم به تو. وقتی که نوری میرسد
وقتی مسافر بی رمق از راه دوری می رسد
گاهی می اندیشم به تو . وقتی همه دنیا غم است
صد ارزو دارم ترا . بی عشق تو. رویا کم است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد