یار دل

دردو دل

یار دل

دردو دل

قیافـه ام تابلـو شـده بــود !

گفتـن : چی میـکـشی ؟

گفتـم : "زجــر"

گفتـن : نـه یعـنی چی مـصـرفـــ میـکنی ؟

گفتـم : فقط "زنـدگی" . . . . !!! 

خــــدایا

دلم هوس یک نماز دو نفره کرده است ...

فقط من باشم و تو !!!!!


اگر چیزی را با گوشهایت نشنیدی

یا آن را با چشم هایت ندیدی....

آن را با ذهن کوچکت ابداع نکن...

و با دهان بزرگت به اشتراک نگذار!

خـــدایا

چه بی حساب و کتاب میبخشی

و ما چه حسابگرانه تسبیح و ذکرهایمان را میشماریم...

ساکت میشوم.....

 ساکت میشوم عکس را دقایقی نگاه میکنم ............

 دنیای معادلاتم بهم میریزد....

 چه فایده دارد من مینویسم فردا روز، دیگری وقتی 

 این صحنه را میبیند آیفون خود را در می آورد و 

 با تمسخر رو به زن، به میوه فروش بلند میگوید:

 3 کیلو هم موز بزار.....

 زن هم با خجالت، آرام تر میوه های خراب را دستچین میکند

 تا شب با گوجه های له شده برای خود املت درست کند...