یار دل

دردو دل

یار دل

دردو دل

آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران

 می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده

 ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد

 شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می

 گیری ، می خواهم بدانم،دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا

 برای خوشبختی خودت دعا کنی؟

بسوی کدام قبله نماز می گزاری که دیگران نگزارده اند؟

               طریقت بجز خدمت خلق نیست                به تسبیح و سجاده و دلق نیست 

 

روزی مجنون از سجاده شخصی عبور کرد مرد نمازش را شکست و گفت مگر کوری ؟  

در حال رازو نیاز با خدایم هستم . مجنون گفت: عاشق بنده ای هستم و تورا ندیدم  : اما تو چگونه عاشق خدایی و مرا دیدی؟! 

اگر تنهاترین تنهاها شوم باز خدا هست.او جانشین همه نداشتن هاست.نفرین و آفرین ها
بی ثمر است.اگر تمامی خلق گرگ های هار شوند و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد تو
تنهای مهربان و جاوید و آسیب ناپذیر من هستی.ای پناهگاه ابدی !
تو میتوانی جانشین همه بی پناهی ها شوی.

چه حاله غریبی دارم امشب  

عجب روزی بود امروز   

خدا جون نمیدونم چه حکمتیه که همه سختی ها یکجا میان سراغم 

بازم شکرت حتما خودت صلاح دونستی برام  

ولی خدا جون طاغتم خیلی کمه خیلی 

الا ای صاحب قلبم کجایی؟

محرم شد نمی خواهی بیایی؟

 

خوشا آن شور و حال و اشک و آهت 

 خوشا آن ناله های نینوایی

 

خوشا بر حال تو هروقت که خواهی

کنار تربت آن سر جدایی